به گزارش
شستون، پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج فرهنگیان- مریم ضیایی: «آرمان نظام جمهوری اسلامی را میشود در جمله کوتاه ایجاد تمدن اسلامی خلاصه کرد». این عبارت رهبر معظم انقلاب نشان دهنده این است که در دیدگاه ایشان، تجربه جمهوری اسلامی می تواند به تمدن نوین اسلامی منجر شود و در نهایت پس از مراحل پنجگانهی انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی وکشوراسلامی، مرحله نهایی تکوین جمهوری اسلامی و برپایی تمدن نوین اسلامی است.
تمدنی که در آن علم و معنویت به هم آمیخته اند و زندگی اسلامی با بهره مندی از اقتصاد شکوفا، در کنار عدالت اجتماعی جریان دارد.
انقلاب اسلامی، یک انقلاب ملی نبوده است؛ انقلابی فراملّی با غایات فراگیر و جهانشمول بود و ما نیاز به اقتدار تمدّنی داریم تا بتوانیم در رویارویی با تمدّن غرب، کامیاب شویم. و تمدّن مطلوب ما نیز، تمدّن اسلامی است.
بحران معنوی در انسان غربی و فروپاشی تمدّن غرب
تمدن غربی و دستاوردهای آن با وجود چشمگیر بودن، به دلیل دور شدن از معنویت و نادیده گرفتن این واقعیت مهم در وجود بشر، دیری نمی پاید که رو به فروپاشی گذارد و البته نشانه های این فروپاشی، هم اکنون نیز از چشم صاحب نظران و اندیشمندان پنهان نیست. رهبر معظّم انقلاب در این زمینه می فرمایند: «امروز تمدّن غرب حتی در میان اجزای خود، آن وحدت و انسجام و آن یگانگی و صداقت لازم را ندارد. یک نقطه که یک رشد مادّی بیشتری کرده است، بنا به طبیعت تمدّن مادّی، افزونطلب است؛ کلیّتطلب است؛ تمامیّتطلب است و بقیهی بخشها را نادیده میگیرد... ما نشانهی این انحطاط را امروز در تمدّن غربی مشاهده میکنیم، که تمدّنِ علم بدون اخلاق، مادیّتِ بدون معنویّت و دین و قدرتِ بدون عدالت است»
مادّیگری، تمدّن غرب را با چالشهای بزرگی مواجه کرده است: بحران هویت، بحران معنا، بحران خانواده، بحران اخلاق، بحران محیط زیست، بحران خودمحوری و ... . این بحرانها، علاجناپذیر هستند و از این رو، تمدّن غرب به سوی فروپاشی و اضمحلال حرکت میکند.
ریشهی انسانیِ تمدّنسازی دینی
شاخصه های تمدن نوین اسلامی را به طور خلاصه می توان علو معنوی و مادی، نظم و هدفمندی، زندگی مطلوب اسلامی در کنار عدالت اجتماعی ، نظم و هدفمندی، رشد علمی و عزت و استقلال بیان کرد که راه رسیدن به آن و پیش نیاز تحقق آن تولید علم، مجاهدت و خستگی ناپذیری و احساس مسئولیت، شناخت چالش ها و توانایی مقابله با آنها، آینده نگری اصلاح سبک زندگی دانست. اما رهبر انقلاب در یک کلام شیوا راه رسیدن به این هدف را چنین تبیین می کنند.
«راه برافراختن پرچم تمدّن نوین اسلامی چیست؟ راهش تربیت نسلی است با یک خصوصیّاتی که آن خصوصیّات اینها است؛ یک نسلی باید به وجود بیاید شجاع، باسواد، متدیّن، دارای ابتکار، پیشگام، خودباور، غیور؛ -البتّه خوشبختانه ما امروز در نسل جوان بسیاری از این خصوصیّات را داریم امّا این بایستی گسترش پیدا کند- چنین نسلی لازم داریم. بایستی ایمان داشته باشد، سواد داشته باشد، غیرت داشته باشد، شجاعت داشته باشد، خودباوری داشته باشد، انگیزهی کافی برای حرکت داشته باشد، توان جسمی و فکریِ حرکت داشته باشد، هدف را در نظر بگیرد، چشم را به اهداف دور متوجّه بکند و به تعبیر امیرالمؤمنین اَعِرِ اللهَ جُمجُمَتَک»
ایشان در ادامه می فرمایند: «در یک کلمه یعنی یک موجود انقلابی؛ معنای انقلابی این است.»
در واقع زمینه سازی برای تحقق تمدن نوین اسلامی در گرو تربیت یک نسل با خصوصیات ذکر شده است که لُبّ و جوهرآن در انقلابی بودن است. و بسیجی بر اساس معیار رهبر انقلاب، یک انقلابی تراز است که می تواند گامهای بلند و اساسی در راستای تحقق تمدن نوین اسلامی را ایجاد کند.
در این زمینه چند نکته مطرح است:
الف: تمدّن، محصولی انسانی است؛ انسان تمدن را میسازد و متناسب با خواستههای انسان شکل میگیرد و انسانهایی قادر به تمدّنسازی هستند که اهداف بلند و مقاصد عالی داشته باشند. انسانهای کوتهنگر، کممایه، سطحی و روزمرهاندیش، نمیتوانند تمدّنسازی کنند.
ب: مهمترین نهاد اجتماعی که عهدهدار تربیت انسان است، نهاد آموزشی است. باید در فرایندهای آموزشی، بازاندیشی و تجدیدنظر صورت گیرد تا خروجیهای آن، انسانهایی بلند همّت، سختکوش و برخوردار از اعتماد به نفس باشند.
نقش متمایز بسیج در تمدّنسازی دینی
«بسیج؛ به معنی حضور و آمادگی در همان نقطهای است که اسلام و قرآن و امام زمان ارواحنافداه و این انقلاب مقدّس به آن نیازمند است»
بسیج که نام اصطلاحیِ اتحاد آحاد مردم مومن و بااخلاص است، از آغاز انقلاب اسلامی تا کنون در همه صحنه ها برای پیشبرد آرمانها و اهداف این انقلاب مقدس در وسط میدان مجاهدت، آماده جانفشانی بوده است. تفکر بسیجی که همان انقلابیِ خالص و مجاهد زمینه ساز ظهور امام زمان(عج) است اگر در تمام شئون کشورداری و اداره نظام ساری و جاری شود، پیشرفت علمی، عدالت اجتماعی و علو معنوی و مادی کشور حاصل خواهد شد و تمدن نوین اسلامی محقق خواهد گشت.
به قطع در زمینه های مختلف هرکجا که پیشرفتی حاصل شده، مرهون اندیشه و فرهنگ بسیجی بوده است بنابراین آنچه مهم است ایجاد و تقویت این فرهنگ در نسل جوان کنونی و نسلهای آینده است.
فرهنگ بسیجی، چه خصوصیاتی دارد که میتواند به فرایند تمدّنسازی کمک کند؟! نقش خاص و کارویژه آن چیست؟ برای دستیابی به پاسخ این پرسشها، باید به تجربهی نقشآفرینی بسیج و نیروهای بسیجی در دفاع مقدس نگریست. باور و اعتقاد راسخ و مستحکم، اعتماد به نفس و خودباوری، نگاه ایمانی و قدسی، سختکوشی و تلاش بیوفقه و کار متراکم، ایثار و فداکاری و ... اجتماع این اوصاف در نیروهای بسیجی، ما را در تجربهی تاریخی دفاع مقدس، سرافراز و پیروز نمود. در ساخت و ایجاد تمدّن اسلامی نیز باید بر همین روحیه و نگرش تکیه کرد. بسیجی، در واقع، یک انقلابیِ نمونه و ایدهآل است.
تربیت نسل انقلابی و تمدن ساز؛ وظیفه ای خطیر بر دوش نظام آموزشی کشور
برای آن که نظام تعلیم و تربیت کشور موفق به تربیت نسل انقلابی تمدن ساز شود چند نکته باید مورد توجه قرار گیرد:
1. نظام آموزشی منحصر در "کنکور" و "مدرک" به نظام آموزشی معطوف به "تربیت انسانهای تمدّنساز"، تبدیل شود.
2. نظام آموزشی ما هم به سبب "فرسوده" و "غیرچابک" و "کلیشهای" بودن، و هم به سبب "سکولار" و "غربی" بودن، نمیتواند نسل جوان را به سوی "تمدّنسازی" سوق دهد. نظام آموزشی نباید "فرصتسوز" و "فضیلتکُش" باشد، بلکه باید جوانان را "هیجان" و "حرارت" و "نشاط" و "انگیزه"ی تمدّنسازی ایجاد کند و ظرفیتهای جوانان را در این راستا، به کار گیرد و بارور سازد. جامعهای قادر به تمدّنسازی است که ساختارهای آن در متن خویش، چنین هدفی را پرورانده باشند.
3. به وجود آوردن "نگرش تمدّنی" در دانشآموزان و اینکه باید به سطحی فراتر از "زندگی و خواستههای شخصی" اندیشید. به عبارت دیگر، روحیهی "آرمانگرایی" و "انقلابیگری" باید در نسل جوان، نهادینه و درونی شود تا آنها نسبت به آینده و تاریخ و تقدیر، برانگیخته شوند و "احساس مسئولیت" کنند. نوعی "کلاننگری" و "جامعاندیشی" نیاز است؛ انسانهایی که بتوانند از پوستهی "زندگی شخصی" خود خارج شوند و "جهانی" بیندیشند و آن قدر "ارادههای قوی و بزرگ" داشته باشند که بخواهند "طرحی نو" درافکنند و "جهان دیگری" را رقم بزنند.
این برداشت و طرز تفکر، خلاء کنونی ما است و ما باید این خلاء را برطرف کنیم تا زمینه برای حرکت به سوی تمدّنسازی فراهم گردد. این کار، تنها از عهدهی نظام آموزشی برمیآید و یا دستکم باید گفت بیشترین نقش را نظام آموزشی ایفا میکند. پس باید این جهتگیری را در نظام آموزشی، از لحاظ ساختاری، تثبیت و جاگیر کرد. از نظر ما، هر تحوّل اجتماعی از حوزهی "باور" و "فکر" و "اندیشه" و "ذهن" آغاز میشود و آنگاه به حوزهی "عمل" و "واقعیت" پیوند میخورد. از این رو، باید "ذهنیّتها" و "اعتقادات" و "نگرشها" را متناسب با هدفی که برگزیدهایم، تغییر دهیم.
4. تقویت جایگاه "بسیج" در نظام آموزشی به منظور فراگیر کردن "فرهنگ و تفکر بسیجی" کار عمدهی دیگری است که باید انجام شود؛ چراکه این فرهنگ و تفکر، یک سرمایهی اجتماعی عظیم و از عناصر کلیدیِ تمدّنسازی دینی است. انسان بسیجی از خصوصیاتی برخوردار است که تمدّنسازی، وابسته به آن است. باید در برنامههای بسیج، "تجدید نظر" شود و متناسب با اقتضائات دههی چهام انقلاب، "ریلگذاریهای جدید" کرد.
امروز نباید تصور کنیم که همّت و تمرکز نیروهای بسیجی، به خصوص بسیج دانش آموزی، باید ناظر به فعالیتهای نظامی و تفریحیِ محض باشد، بلکه باید "هدفهای اساسی و زیربنایی"، از قبیل "تمدّنسازی اسلامی" را در صدر تکالیف و رسالتهای بسیج گنجاند. بسیج فرهنگیان نیز باید با در اواویت قرار دادن چنین هدفی معلمان را برای این هدف دست یافتنی و مهم آموزش دهد.
بسیج یک "امکان و فرصت تاریخی" و "نیروی محرّک و مولّد" است که در سطح تمدّنی میتواند رسالتهای مهمی را به انجام برساند. مسألهی امروز ما این است که این سرمایه و اندوخته، اولاً چندان "شناخته" و "تبیین" و "معرفی" نشده است، ثانیاً "نشر و بسط اجتماعی" پیدا نکرده و "متروک" و "مهجور" مانده است و در عمل، به کار گرفته نمیشود، حال آنکه میتواند اتفاقات بزرگ و مهم و تاریخی از قبیل ایجاد تمدّن اسلامی را رقم بزند.
انتهای پیام/